قصه و تأثير آن در تربيت کودکان
در کشور ما به رغم وجود گنجينه هاي علم و معرفت و داستآنها و افسانه هاي زيبا و آموزنده، اوليا و مربيان بيشترين وقت خود را به مسائل آموزشي کودکان اختصاص مي دهند و دانش آموزان نيز در خانه و مدرسه بيشتر اوقات خود را صرف يادگيري هاي غير فعال کرده، از سختي و خشکي دروس و اضطراب امتحان و نمره رنج مي برند. بدين ترتيب اغلب اوليا و مربيان از هدف اصلي تعليم و تربيت که پرورش انسان هاي خلاق، مبتکر و کارآمد است، باز مي مانند.
فوايد
1- کمک به پرورش قدرت بيان و عواطف و افکار کودکان.
2- تقويت و پرورش نيروي تخيل در کودکان.
3- تحريک قوه ي ابتکار و ابداع در کودکان.
4- ايجاد عشق و علاقه به ادبيات در کودکان.
5- رشد اعتماد به نفس کودک و علاقه مند ساختن او به آزادي و عدالت اجتماعي.
6- برآورده کردن نيازهاي عاطفي کودک و آماده ساختن او براي دريافت پيام هاي اخلاقي و انساني و شهروندي خوب بودن.
در كل داستان و قصه نقش بسيار مهمي در تکوين شخصيت کودک دارد. از طريق قصه ها و داستان هاي خوب، کودک به بسياري از ارزش هاي اخلاقي پي مي برد. پايداري، شجاعت، نوع دوستي، اميدواري، آزادگي، جوانمردي، طرفداري از حق و حقيقت و استقامت در مقابل زور و ستم ارزش هايي هستند که هسته ي مرکزي بسياري از قصه ها و داستآنها را تشکيل مي دهند وهمچنين قصه گويي باعث ممارست كودكان در مهارتهايي نظير گوش دادن، تجسم، تصور وخلاقيت مي شود.
قصه هاي کودکان چگونه بايد باشد :
1) همخوان با احساسات و علاقه آنها باشد .نه مبتني بر دنياي بزرگسالان .
2) داراي ساخت داستاني مناسب کودکان باشد . انگيزه تعقيب را در کودکان ايجاد کند .
3) طولاني و ملال آور نباشد ، کوتاه باشد .
4) پيچيده و داراي شخصيت هاي متعدد نباشد .
5) هم خواني فرهنگي در قصه ها رعايت شود .
6) قصه ها نبايد بلافاصله لو
7) قصه هايي که تاثير مثبت داشته باشدند انتخاب شود ، مثل شجاعت ، دوستي به جاي دشمني .
8) حاوي واژگان فراوان نباشد همچنين جذاب باشد .
9) کتاب قصه را کودک بپسندد( طراحي ، نقاشي ،زيبايي ظاهري )
از قصه مهمتر کسي که قصه را مي گويد مي باشد . تمرين ، تسلط ، دوست داشتن قصه و قصه گويي و شناخت دنياي کودک از ضرورت هاي کار قصه گويي است
شرايط قصه گو :
1) قصه را خوانده باشد و زير و بم هاي قصه و فضاي مناسب کلامي را بداند .
2) قصه اي که خودمان دوست داريم را بگوئيم کودک از خطوط و چهره قصه گو بي علاقه گي را مي فهمد .
3) از فضاي قصه بيرون نرود ( قطع قصه ،گفتگو يا خوردن )
4) صبور و با حوصله باشد (شتاب براي تمام کردن ، پاسخ سئوالات دانش آموز ندادن )
5) حرکات قصه گو و صدايش خيلي مهم است .
6) تکيه کلام نا به جا نداشتن .
7) رابطه عاطفي برقرار کردن .
8) لحن و حرکات قصه گو وقتي به پايان قصه نزديک مي شود بايد آرامش بخش باشد .
9) قصه گو داراي لکنت زبان نباشد .و تو دماغي صحبت نکند .
10) آراستگي ، ظاهر و لباس قصه گو بايد مطلوب باشد .
ابزار اصلي
چهره و حركات قصه گو:
به طور كلي رفتار، به ويژه چهره ي قصه گوي خوب كمك بسيار مؤثري به شنونده مي كند. شنونده ضمن اين كه به كلمه هايي كه به تصاوير داستان جان مي بخشد توجه دارد، در تمام مدت به قصه گو نيز چشم مي دوزد . چهره ي قصه گو اغلب آيينه ي تمام نماي آن قصه است و به آن چه شنوده مي شنود، جان مي بخشد.
قصه گوي خوب بايد چهره اي قابل انعطاف داشته باشد تا اخم و لبخند، ترس و بيم و ساير عواطف را نشان دهد و بر تأثير قصه گويي بيفزايد. حالات چهره بايد منطبق بر حالت هاي داستان باشد و هرگز نبايد به كاريكاتور تبديل شود مگر آن كه داستان چنين ايجاب كند.
حركات بايد طبيعي باشد، نه برنامه ريزي شده. به جاي اداها و حالت هاي اضافه و تمرين شده اي كه معمولاً درگذشته به عنوان فن بيان آموخته مي شد، بايد حركت ها خودانگيخته باشد تا به تأثير قصه بيفزايد. در هر حال، در يك قصه گويي موفق، چهره چيزي است كه مي تواند در بيان بهتر قصه، به قصه گو كمك كند، ولي نبايد بيش از ساير
مزاياي
چيزي که تقريباً همه کودکان علاقه و اشتياق فراواني به آن دارند، شنيدن
حتي کودکان شلوغ و پر جنبوجوش هم با آرامش به قصهها
چقدر خوب ميشد که اگر والدين و معلمان در خانه و مدرسه براي تربيت بهتر و حتي آموزش بهتر درسها به هنر قصهگويي و اثرات مثبت آن توجه بيشتري ميشد و آموزش قصهگويي بخشي از برنامههاي اصلي معلمان و مدرسان قرار ميگرفت.
متأسفانه بيشتر والدين و معلمان از تأثيرات بسيار وسيع و مفيد قصه کودکانه براي کودکان غافلاند و از هنر قصهگويي و تأثيراتي که يک قصهي کودکانهي خوب ميتواند بر کودک بگذارد اطلاعي ندارند و قصه گفتن را براي خود کاري حقير و بيخود و براي کودکان کاري بيهوده تلقي ميکنند و فکر ميکنند که با اين کار وقتشان را تلف ميکنند. غافل از اينکه آنها با همين قصهگوييها ميتوانند بر ارزشهاي تربيتي و شخصيتي کودک بيفزايند و از آن در جهت برقراري ارتباط با درک و قوهي تفکر کودک و نيز انتقال مفاهيم و قواعد زندگي بهره بگيرند.چراکه در هر قصه کودکانه، نکات آموزندهاي نهفته است که کودک را به يادگيري و تفکر درباره چيزهايي که داخل داستان هست فراميخواند. درواقع در هر قصه کودکانه، ماجراهايي دنبال ميشود که نقاط مجهولي دارد. براي همين بهراحتي ميتواند حس کنجکاوي کودک را برانگيزاند؛ بنابراين، اين يعني تقويت حس کنجکاوي و درک عميق مسائل و موضوعات در کودک.
همچنين يک قصه کودکانه علاوه بر اينکه کودک را سرگرم ميکند، پيوستگي و پشت سر هم بودن صحنههاي قصه کودکانه باعث ايجاد نظم منطقي در ذهن او ميشود.
هنگاميکه والدين يک قصه کودکانه را در شب بهعنوان قصه کودکانه شب براي کودک خود تعريف ميکند، کودک با کمک قوه تخيل ذهنش، خودش را بهجاي يکي از شخصيتهاي قصه ميگذارد و بهعنوانمثال ميتواند حس قهرماني، گذشت يا فداکاري را تجربه کند و بياموزد.
هنگاميکه والدين يک قصه کودکانه وقت خواب را از بين کتابهاي داستاني کتابخانه انتخاب ميکنند تا براي کودکش تعريف کند، علاوه بر اينکه کودک با شنيدن يک قصهي مفيد و جذاب بهراحتي با آرامش بيشتري به خواب ميرود، نيروي بيان و تکلم کودک نيز تقويت ميشود و درنتيجه دايره لغات و اطلاعات او گستردهتر و غنيتر ميشود.
همچنين قصه کودکانه تصويري نيز به تقويت درک و فهم کودک تأثير بسياري دارد. هنگاميکه والدين يک قصه کودکانه را همراه با تصاوير مربوط به داستان براي کودک تعريف ميکند، فاصله ميان قدرت شنوايي و قدرت ديداري کودک پر ميشود و ميتواند بين آنچه ميشنود و آنچه ميبيند ارتباط برقرار کند و مفاهيم را عميقتر و بهتر درک کند و اين موضوع يعني تقويت
کودک با گوش دادن به قصه کودکانهاي که براي او بازگو ميشود با مسائل و موضوعات مختلف زندگي آشنا ميشود و درنتيجه مهارتهاي زندگي و اجتماعي او افزايش مييابد و ميتواند با مسائل و موضوعات مختلف پيرامون خود درست و منطقي رفتار کند و آنها را با کمک آموزندههاي خود بهتر مديريت کند.
وقتيکه کودک به قصه کودکانهاي که والدين يا معلمش براي او تعريف ميکند، گوش ميدهد ممکن است در ميانهي قصه، سؤالاتي بپرسد يا طرز فکرش را درباره ماجراي داستان بيان کند که همين موضوع ميتواند در پرورش استعدادها و قدرت خلاقيت او کمک شاياني کند.
کودکان معمولاً دوست دارند قصهاي را که شنيدهاند بارها و بارها بشنوند و همين نکته هم باعث تقويت قدرت حافظه و نيز قدرت بيان کودک ميشود.
همچنين قصه کودکانه مزاياي ديگري هم دارد، به اين صورت که اگر يک قصه کودکانه نکات مثبت و پيامدهاي اخلاقي همراه با جذابيت و گيرايي خود را داشته باشد ميتواند مدتهاي مديدي در ذهن کودک باقي بماند و درنتيجه همان پيامدها و نکات آموزنده را در زندگي خود به کار بگيرد و از فوايد آن بهرهمند گردد. درواقع در هر قصه کودکانه يک سري مفاهيم وجود دارد که در همه عصرها به آن توجه ميشود و داراي نکات بسيار آموزنده و پرباري هستند. مثلاً در داستان شنل قرمزي پيامي آموزنده مبني بر اعتماد نکردن به غريبهها وجود دارد که کودک با شنيدن و درک آن پيامي اخلاقي و مفيد را ميآموزد که در زندگي اجتماعياش به کارش خواهد آمد.
بهطورکلي قصه کودکانه بيشتر از ديگر ابزارهاي تربيتي در رفتار کودک اثرگذار است بهشرط آنکه دقيق و درست انتخاب شود.
اگر اينگونه باشد، بهراستيکه قصه ميتواند ريشه بسياري از انحرافات اخلاقي و رفتاري را در کودک بخشکاند و با تقويت رفتارهاي مثبت و سازنده در آنها تأثيرات مهم تربيتي بر آنها داشته باشد. حتي کودکان نيز ميتوانند با خواندن و شنيدن قصههاي کودکانه به
درست است که هنگاميکه براي کودک قصه کودکانه ميگوييم آنها کاملاً سکوت ميکنند و با آرامش به آن گوش ميدهند، اما اين نوع سکوت يک نوع فرياد هم ذات پنداري است.
چراکه کودک با شروع قصه در درون خودش يک بازيگر به تمامعيار ميشود که موازي باشخصيتهاي
ماجراها و اتفاقات قصه کودکانه باعث ميشود که کودک همراه باشخصيتها و قهرمان داستان تصميم بگيرد. از کوچکترين فرصت پيشآمده استفاده کند، ارزش وقت را بشناسد، همراه با قهرمان داستان تلاش کند و براي رسيدن به هدفي که مطرح است پا بهپاي قهرمان داستان حرکت کند و سر همه صحنهها حاضر شود و خود را براي رويارويي با مسائل مختلف آماده کند و از اينجاست که تمامي اطلاعات و تجارب و مهارتهاي داستان را در درون گنجينه ذهنش ثبت ميکند و در زمانهاي مناسب از اين ذخيره ذهني استفاده ميکند و اين همان تأثير سحرآميز قصه کودکانه براي کودک است.
درواقع يک قصه کودکانه مفيد و آموزنده به کودک کمک ميکند که تمام اميال و محتويات ناخودآگاه خود را تعبير و تفسير کند و محيط پيرامون زندگياش را بشناسد و بتواند بهتنهايي شخصيت خود را رشد دهد و به کمال برسد و درواقع بحرانهايي مثل بحرانهاي عاطفي يا اجتماعي يا استقلالطلبي و حتي بحرانهاي فرهنگي را نيز پشت سر بگذارد و اضطرابها و تشويشهاي درونياش را در قصه تخليه کند و بهنوعي خود را براي زندگي بهتر ارتقا دهد.
قصه کودکانه هم عقل و هم احساس کودک را که دو عنصر شکوفايي شخصيت کودک هستند را تحت تأثير قرار ميدهد. در داخل ماجراهاي داستاني اگر جنگ بر سر سرزميني صورت گرفته، احترام به مالکيت ديگران را ياد ميدهد و اگر شخصيت داستان از وسيله و ابزاري استفاده کرده، روح خلاقيت و ابتکار را در کودک تقويت ميکند. قصهها درست فکر کردن و درست عمل کردن را به کودک ياد ميدهند.
قصهها قوانين اخلاقي، شيوه تبعيت از آنها و نيز نحوه شکلدهي فعالانه به خويش و هدف اخلاقي را در ناخودآگاه کودک ميريزند و يک نوع جهانبيني را ارائه ميدهند که در آن کودک به سمت تعالي روح سوق مييابد و اين حرکت درگرو پيامها و ارزشهاي اخلاقي است که کودک از قصه برداشت ميکند.
بهطور مثال، اگر در قصهاي کودکي اسباببازياش را به دوستش که اسباببازي ندارد، ميدهد پس ديگر نيازي به ياددادن بخشش به ديگران نيست و يا کودک ارزش آزادي را وقتي بهتر درک ميکند که ببيند حيواني در قصه اسيرشده است. کودک بارها و بارها شاهد همکاري و همدلي و اتحاد حيوانات بوده و اين را بهراحتي درک کرده است. هر نوع عقده کودکانه يک پيامد و آموزه اخلاقي براي کودک دارد. برخي از قصههاي کودکانه مسئوليتپذيري را ميآموزد، برخي شجاعت را و برخي ديگر انسانيت و همياري و مشارکت در کارها را.
کودک همچنين به ارزش دانايي و ناداني پي ميبرد و آموزد که شتابزده عمل نکند؛ بنابراين کودک بهوسيله قصه کودکانه دريايي از اطلاعات و تجارب را ياد ميگيرد که در حالت عادي و در شرايط ديگر شايد هرگز تمايلي به يادگيري آن از خود نشان ندهد. علاوه بر اين، بازگو کردن قصه کودکانه براي کودک، سادهترين، ارزانترين و مؤثرترين ابزاري است که امکان اجراي آن براي همه حتي خانوادهها وجود دارد، چراکه به هيچ وسيله و مقدماتي احتياج ندارد؛ بنابراين قصه کودکانه ازيکطرف نقش مهمي در زندگي کودک بازي ميکند و از طرف ديگر وسيلهاي بدون هزينه و در دسترس براي همه والدين و افراد است. به همين دليل هم هست که استفاده از قصه کودکانه در رشد و تربيت کودکان در عين مؤثر بودن، ساده و مقرونبهصرفه هم است. باوجوداين همه مزايايي که يک قصه کودکانه براي کودکان دارد، متأسفانه حقيقت گوياي اين است که در خيلي از مواقع والدين و معلمان از اين ابزار تربيتي مؤثر و ساده غافل شدهاند.
قصه کودکانه انواع مختلفي دارند که عبارتاند از:
قصههاي سحر و جادويي-قصه هاي حيوانات (تمثيلي و نمادين)- قصههاي ديني و تاريخي- قصههاي پهلواني و اساطيري- قصههاي اجتماعي- قصههاي اخلاقي و قصههاي خندهدار.
هرکدام از اين نوع قصهها و آموزهها، نکاتي پندآموز در دل خوددارند که کودک با شنيدن آنها ميتواند پي به نکات و آموزههاي آن ببرد و از آنها در زندگي خود بهره گيرد. درواقع همه قصهها با هر نوع مضموني پيامها و ارزشهايي را به کودک منتقل ميکنند که کودک در اثر شنيدن، تکرار شدن و حتي فکر کردن به قصه ميتواند اين پيامها را جذب کند و ارزشهاي اخلاقي، خانوادگي و اجتماعي را دريابد. همچنين غيرمستقيم بودن اين پيامها و نکات پندآموز باعث جذابتر و دلنشينتر شدن اين پيامها ميشود.
ناگفته نماند که هنر قصهگويي هم اهميت بسياري دارد. والدين و معلمان در هنگام بيان قصه کودکانه نبايد تمام ماجراهاي داستان را با عبارتي واضح و روشنبيان کند، بلکه بهتر است با اشاره مختصري از آن بگذرد تا کودک فرصت پيدا کند که بيشتر تفکر و تخيل کند تا هم قوهي هوش و فکر او تقويت شود و هم قوهي تخيل و تجسم او.
همچنين يک قصه گوي خوب نبايد قصه کودکانه را طوري ساده و بيحال تعريف کند که کودک تمايلي به شنيدن ادامهي ماجرا نداشته باشد، بلکه بايد هر قصه را متناسب با موقعيتها و ماجراهاي داستاني با هيجان و حالت خاصي بازگو کند تا کودک نيز به وجد آيد و با شور و اشتياق به قصه گوش فرا دهد و باعث شادي و لذت در او شود.
والدين و معلمان بهتر است براي کودکشان قصه کودکانهاي را انتخاب کنند که متناسب با سطح سواد آنها باشد و به سطح سن آنها بخورد. يک بچه نوآموز تنها قادر است متنهاي ساده را درک کند و هر چه سطح سني و سواد او افزايش يابد ميتواند بهمراتب متنهايي با دايره لغات و کلمات گستردهتري را درک کند.
والدين و معلمان هرچقدر با ادبيات کودکانه و نحوه بيان قصه کودکانه آشنايي بيشتري داشته باشند بهتر ميتوانند با کودک ارتباط برقرار کنند و تمام آن مهارتها و اطلاعاتي را که لازم است کودک در رابطه با مسائل و مشکلات زندگي خود بياموزد را در قالب داستان براي کودک آموزش دهد و به ارزشهاي تربيتي و اخلاقي کودک بابيان انواع قصههاي کودکانه بيفزايد. والديني که تسلط کافي روي کلمهها دارد از ارزش آنها باخبر است، ميتواند تأثير شگرفي روي کودکي که قصه را ميشنود بگذارد.
استفاده درست از صفتها و قيدها، استفاده بهموقع از تمامي زيروبمها و طنيني که صدايش ميتواند ايجاد کند تا قصه را به بهترين نحو به گوش کودک برساند نيز امر مهمي است که قصهگو بايد در هنگام بيان قصه کودکانه در نظر داشته باشد. درواقع ابزار اصلي قصهگو براي انتقال مفاهيم و پيامدهاي قصه براي کودک، صداها و کلماتي است که ادا ميکند. چراکه اگر قصهگو در استفاده از کلمهها و صداهاي خود در هنگام بيان قصه کودکانه دقت کافي نداشته باشد، حتي بيان بهترين و هيجانانگيزترين داستانها هم ضعيف از کار درخواهد آمد.
حتي رفتار و چهره و حرکات قصهگو تأثير بسزايي بر روي کودک دارد. علاوه بر اينکه به کلماتي که از گوينده ادا ميشود توجه دارد، در تمام مدت نيز به قصهگو چشم ميدوزد. حرکات و چهره قصهگو غالباً آيينهي تمامعيار آن قصه است و به آنچه ميشنود جان ميبخشد؛ بنابراين والدين و معلمان بايد قصه گوي خوبي براي کودک باشند تا بتوانند پيامها و نکات آموزندهي داستان را به بهترين نحو به کودک منتقل کنند.
در آموزش
در اين مقاله مي خواهيم درباب آموزش داستان نويسي براي کودکان مطالب و عناويني ارائه دهيم. نوشتن داستان براي کودکان در ظاهر، امري ساده مي باشد اما براي نگارش آن بايد به چندين نکته مهم و کاربردي توجه نماييد تا بتوانيد بعد از کسب اطلاعات و مهارت هاي لازم بهترين داستان ها را بنويسيد.
آموزش داستان کودکانه نويسي براي کودکان
داستان نويسي و ادبيات کودک يکي از موارد مهمي است که بايد به آن در جامعه اهميت داد زيرا که کودکي پايه اخلاق و پيشرفت و موفقيت در بزرگسالي است. متاسفانه در ايران آنچنان که بايد به اين مبحث و موضوع پرداخته نمي شود و ادبيات داستاني کودکان ناديده گرفته مي شود. اين به منزله نابودي سرمايه ادبيات بويژه ادبيات کودک است. در ادامه به ارائه آموزش داستان نويسي براي کودکان مي پردازيم و شما عزيزان را با سبک هاي نگارش داستان کودکانه آشنا مي نماييم.
براي داستان نويسي کودکان لازم است چند نکته را رعايت کرد: انتخاب عنوان جذاب
انتخاب عنوان حائز اهميت است. اگر عنوان جذابيت و گيرايي نداشته باشد کودک سراغ آن کتاب نمي رود. پرورش قوه تخيلي کودک
آموزش داستان نويسي براي کودکان را جدي بگيريم و به آن بال و پر بدهيم. مي توان کلاس هاي پربار و ارزشمندي را برگزار کرد و شيوه داستان نويسي را به آنان آموزش داد. کودکان لازم است ابتدا استعداد آن ها مشخص شود و اگر استعداد داستان نويسي را داشتند به استعداد هاي آنان شاخ و برگ بدهيم تا از همان دوران پربار شوند. تقويت قوه تخيل کودکان بسيار مهم است و منجر به اتفاقات خوبي مي شود. بگذاريم بال تخيل خود را به پرواز درآورند. در اينجا مي شود داستان هاي را ساخت و بافت که کليشه اي نباشند و براي خوانندگان کودک و نيز حتي بزرگسالان جذاب باشد.
آشنايي با هدف و نکات موضوع
کودکان را بايد با داستان و داستان نويسي و اهداف داستان نويسي آن هم به زباني کودکانه و شيوا آشنا کرد. داستان هاي کودکان بايد به زبان کودکان باشد تا به دل و فهم کودک بنشيند، همچنين داستان نوشته شده بايد براي کودک مفيد باشد، از اين رو نگارش انواع داستان آموزنده براي کودکان بسيار مهم مي باشد.
در داستان نويسي بايد نکته اي، حرفي و نظر و عقيده اي باشد که به دانش خوانندگان بيفزايد گرنه ارزش آنچناني نخواهد داشت. استفاده از تصاوير و نقاشي در داستان
بهتر است در لابه لاي
تاريخچه ادبيات کودک هميشه نشان داده است که از زبان حيوانات گفتگو کردن و داستان گفتن خيلي جذاب و اثر بخش است تا اينکه نقش ها در قالب انسان ها باشند. در آموزش داستان نويسي براي کودکان ما مي توانيم از زبان حيوانات داستان ها را بگوييم مخصوصا اگر حيواناتي باشند که در محيط کودکان بيشتر آن ها را ديده اند و با آنان انس گرفته مثل مرغ و خروس يا سگ و خرگوش و گوسفند و موارد ديگر… در اين صورت تاثيري بيشتري بر کودکان مي گداريم.
حال که با نکات و قواعد مهم داستان نويسي براي کودکان آشنا شديد مي توانيد اقدام به نوشتن داستان هاي کوتاه نماييد و بعد از کسب مهارت هاي لازم بهترين و زيباترين داستان ها را براي کودکان بنويسيد. شما دوستان گرامي مي توانيد با مراجعه به بخش داستان کودک به مطالعه داستان هاي مختلف پرداخته و از آنها به عنوان الگو براي داستان نويسي استفاده نماييد.
وقتي قرار است براي بچهها
* وقتي براي بچهها قصه ميگوييم، بايد فن بيانمان را قدري تقويت کنيم. براي
* بچه را با قصه همراه کنيد تا کودک، داستان را درک کند و ارتباط عاطفي ميان او و داستان، ايجاد و مفهوم قصه نيز منتقل شود.
* در قصهگويي، از ابزارها غفلت
* در زمان قصهگويي، فقط گوينده نباشيد؛ بلکه تلاش کنيد ميان داستان و کودک، ارتباط برقرار کنيد. از او کمک بگيريد و بکوشيد او، کاملا خودش را درگير قصه بداند.
* قصه را طوري بيان کنيد که مخاطب را تا پايان قصه همراه کند و گره فکري براي او هم ايجاد شود تا به هدف قصه برسيد.
* اگر داستان، مفاهيم سختي دارد، شما آن را کالبدشکافي کنيد.
* به ياد داشته باشيد که قصه، براي بيدار کردن بچههاست، نه خواباندن آنها.
* متناسب با سن بچههايي که قرار است براي آنها قصه گفته بشود، قصه را انتخاب کنيد؛ قصههاي شيوا و روان.
* بچهها، در دوران قبل از دبستان، خيلي پرهيجان هستند و نشاط زيادي نياز دارند و نوع ارتباط قصهگو با مخاطب، موجب ميشود تاثير قصه افزايش يابد.
* روخواني از روي کتاب، براي بچهها هم قواعد خاص خودش را دارد:
- وقتي کتاب را به دست مي گيريد، سعي کنيد در تمام فراز و فرود قصه، لحنتان تغيير کند.
- با عبارات و جملات کتاب بازي کنيد تا فرزندتان، درگير داستان شود، در فضاي داستان قرار بگيرد و قصه را بهتر درک کند.
- اجازه بدهيد بچهها در زمان خواندن کتاب، همراه شما، خطوط را دنبال کنند، تصاوير را ببينند و داستان را بشنوند تا حسهاي بيشتري را با داستان، درگير کنيد.
متخصصان روان شناسي ،
دکتر"نرگس کچوئي " روان شناس، در گفت و گو با ايرنا گفت: والدين براين باورند که نوزاد هيچ چيز را متوجه نميشود و لازم نيست با او حرف بزنند، اين در حالي که مغز نوزاد آماده براي پذيرش و يادگيري است و دوست دارد صداي والدين خود را بشنود و با محيط آشنا شود وي گفت : والدين حتما بايد نام اشيا ، غذا،اسباببازي و يا هرچيز ديگري را که به نوزاد ميدهند براي او بگويند و زماني که کودک سعي ميکند به هر لفظي کلمه را ادا کند صحبت کردن او را قطع نکنند و اجازه دهند آن گونه که راحت است آن را تلفظ کند
وي بااشاره به اينکه نوزادان به صداي افراد مونث بهترين پاسخ را ميدهند ، افزود : مطالعات نشان داده است که صحبت با زبان کودک ، باعث تاخير در تکامل گفتار نميشود ، اما والدين بايد سعي کنند در صحبت با کودک ترکيبي از لغات
کچوئي گفت : در واقع با اين عمل بسترسازي مناسبي را براي کودک در اداي صحيح کلمات فراهم کردهايم دکتر "محمود رسالتي" روان شناس نيز با اشاره به اينکه از چهار ماهگي به بعد، پنج حس نوزاد از تعامل و واکنش بيشتري برخوردار ميشود، گفت :بينايي کودکان بعد ازچهارماهگي در حال افزايش است به طوري که توانايي پيگيري اجسام متحرک را از خود نشان ميدهد
وي افزود : والدين بايد بعد از چند ماه فضاي اتاق کودک را تغيير دهند و او را با ديگر فضاهاي بيرون از خانه و ديگر افراد خانواه آشنا کنند وي اضافه کرد: کودکان علاقهمند به ديدن عکسهايي با رنگهاي شاد و پيچيده مي باشند بنابر اين بايد براي آنها کتابهاي داستاني تهيه شود که رنگي وبا تصويرهاي بزرگ باشد زيرا اين عمل باعث افزايش آشنايي و عکس العمل کودک ميشود
رسالتي با اشاره به اينکه حس شنوايي کودک نسبت به تکلم او حساستر است، گفت:کودک دوست دارد صداهاي مختلف را بشنود و در مقابل آنها بسته به علاقه عکس العمل نشان ميدهد به طوري که حتي آنها را تقليد ميکند و منتظر تشويق والدين ميماند رسالتي گفت: والدين بايد حس چشايي فرزندان خود را تحريک کنند و بشناسند زيرا برخي از کودکان
وي افزود : درباره حس لامسه کودکان بايد اجازه داد آنها همه چيز را در خصوص زبري ، نرمي ، گرماو سرما احساس کنند تا بتوانند در مقابل آنها عکس العمل نشان بدهند وي اضافه کرد : اولين پله براي بيدار و فعال کردن اين حس در نوزادان نوازش و در آغوش گرفتن آنها است زيرا با اين عمل به او اين احساس منتقل مي شود که او را دوست دارند و جايش امن است
|
قصه گويي براي کودکان
همه کودکان از شنيدن
??
اگر داستان هاي کودکانه با لحني آهنگين بدون نشان دادن غلوآميز
بهترين توصيه شايد اين است که داستاني بگوييد که خودتان از آن لذت مي بريد ؛ مجبور نيستيد همه داستان هايي را که به آنها برميخوريد برايشان تعريف کنيد. از گفتن داستان هايي که آنها را خيلي خشن يا نامناسب مي يابيد بپرهيزيد. از تخيلتان استفاده کنيد تا آنچه را يقين داريد داستان مناسبي است پيدا کنيد. تاثير قصه بر تربيت کودکان را ناديده نگيريد.
داستان کوتاه براي کودکان اگر به درستي و با شناخت دنياي کودکانه نوشته شود، به پرورش خلاقيت کودکان کمک کرده و مفاهيم زندگي را آموزش ميدهد. داستان کودکان علاوه بر آنکه سرگرم کننده است، بايد به مفاهيم زندگي اشاره کند اما آنقدر سطحي و ساده نباشد که داستان را تا حد يک پند و نصيحت پايين بياورد. همچنين کودکان با توجه به خيالپردازي عميق، از شنيدن داستانهايي که با جانبخشي به اشيا بيجان و همينطور حيوانات همراه است، لذت ميبرند.
داستان بايد کوتاه باشد چون حوصله کودک از شنيدن داستانهاي طولاني و با شخصيتهاي زياد سرميرود. .قصه ها به کودکان ياري مي رسانند تا ارتباط ها را درک کنند رابطه اي که بين شخصيت هاي يک قصه وجود دارد، مي تواند به کودک ياري برساند که خود چگونه اين موارد را در زندگي رعايت کند.
اهميت داستان گويي در افزايش يادگيري و رشد ذهني کودکان
اکثر ما در کودکي ها ي خود روزهايي را به ياد مي آوريم که بزرگترها براي سرگرم کردن و يا کوتاه نمودن شب هاي بلند زمستان با قصه، مثل و چيستان اعضاي خانواده را گرد هم مي آوردند و لحظات استثنايي و دلپذيري را در پس اين داستانهاي راز گونه و پر معنا فراهم مي کردند لحظاتي که تا کنون در ياد و خاطره باقي مانده است. نويسندگان حوزه کودک و نوجوان هم چنين روانشناسان رشد بر اين عقيده هم راي هستند که قصه ها براي کودکان خردسال فقط يک محرک رواني و شنيداري نيستند، بلکه کارکردهاي فراواني براي اين گروه از کودکان دارند. کودکان از طريق قصه ها با محيط پيرامون خود آشنا ميشوند. هر قصه اي ميتواند فضايي را به وجود بياورد که کودکان هنگام رويارويي با نمونه هاي واقعي، رفتار و واکنش مناسبي را از خود نشان دهند.
در عين حال داستان هاي کودکانه موجب ميشوند تا کودکان بتوانند با گسترهاي از کلمه ها آشنا شوند. کلمه هايي که ممکن است در گفتگوي روزانه هيچ وقت مورد استفاده قرار نگيرند همچنين قصه ها موجب مي شوند تا کودکان با تجربه ها، احساسها، عواطف و شيوه هاي نگرش بزرگترها آشنا شوند.
هم چنين قصه ها قدرت تمرکز و دقت کودکان را افزايش ميدهند .کودکان در اثر شنيدن اين توانايي را به دست مي آورند تا بتوانند شنيدن فعال را تجربه کنند. آنها حتي براي اينکه بتوانند ماجرا را دنبال کنند، ضروري است که دقت و تمرکز لازم را براي خوب شنيدن تمرين کنند.
اکثر ما در کودکي ها ي خود روزهايي را به ياد مي آوريم که بزرگترها براي سرگرم کردن و يا کوتاه نمودن شب هاي بلند زمستان با قصه، مثل و چيستان اعضاي خانواده را گرد هم مي آوردند و لحظات استثنايي و دلپذيري را در پس اين داستانهاي راز گونه و پر معنا فراهم مي کردند لحظاتي که تا کنون در ياد و خاطره باقي مانده است.
نويسندگان حوزه کودک و نوجوان هم چنين روانشناسان رشد بر اين عقيده هم راي
کودکان از طريق قصه ها با محيط پيرامون خود آشنا ميشوند. هر قصه اي ميتواند فضايي را به وجود بياورد که کودکان هنگام رويارويي با نمونه هاي واقعي، رفتار و واکنش مناسبي را از خود نشان دهند.
قصه ها به کودکان ياري مي رسانند تا ارتباط ها را درک کنند رابطه اي که بين شخصيت هاي يک قصه وجود دارد، مي تواند به کودک ياري برساند که خود چگونه اين موارد را در زندگي رعايت کند.
موضوع مهم ديگر که تاثيرزيادي بر فرايند اجتماعي شدن کودک دارد اين است که قصه ها پيامها و ارزش هايي را به مخاطب خود منتقل مي کنند کودک در اثر شنيدن، تکرار شنيدن و حتي فکر کردن به قصه ميتواند اين پيامها را جذب کند و ارزشهاي خانوادگي، اجتماعي و انساني را بگيرد.غيرمستقيم بودن اين پيامها موجب ميشود که براي کودک دلنشين تر، جذاب تر و دوستداشتني تر شود
هم چنين قصه ها قدرت تمرکز و دقت کودکان را افزايش ميدهند .کودکان در اثر شنيدن اين توانايي را به دست مي آورند تا بتوانند شنيدن فعال را تجربه کنند. آنها حتي براي اينکه بتوانند ماجرا را دنبال کنند، ضروري است که دقت و تمرکز لازم را براي خوب شنيدن تمرين کنند.
براي منظم شدن و فعال شدن کودکان در امور هم قصه گويي يک آموزش جذاب است قصه ها مي توانند به کودکان ياد بدهند که چگونه روي کار تمرکز کنند و با دقت آن کار را پيش ببرند.
در عين حال
کودکان از آن جا که هنوز تجربه گستردهاي در شناخت دنيا
کارکردها و ارزش هاي قصه ها به مراتب بيشتر از آن است که بخواهد به همين چند مورد خلاصه شود. اما همين موارد با ارزش ميتواند دلايل مهمي باشد که بتوان از طريق قصه ها به رشد عاطفي، اجتماعي، کلامي و ذهني کودک ياري نمود.
ويژگي هاي يک
در اين مقاله ما مي خواهيم به ويژگي هاي بارز يک داستان کودکانه براي خواب بپردازيم. آيا مي دانستيد که قصه گويي نيز يک هنر است و خيلي از پدر و مادرها و معلمان از اين هنر گرانبها غفلت مي کنند، زيرا فکر ميکنند که قصهگويي کار پيش پا افتاده و بي ارزشي است اما نميدانند که همين قصه گويي به اضافه بر فايده ها و ارزش هاي تربيتي خيلي زياد به معلمان کمک مي کند که فرهنگ جامعه ايراني را به آيندگان نيز منتقل کنند.
اما بايد به هنر قصه گويي بپردازيم آيا ميدانيد يک قصه گوي خوب چه خصوصياتي دارد؟ قصه گوي خوب نبايد تمام اتفاقات را با عبارات صريح و واضح مطرح کند بهتر است که فقط اشاره اي گذرا به آن بکند تا کودک را ترغيب به فکر کردن بکند و تخيل او را به فعاليت وادار کند و به کودک فرصتي براي فکر کردن بدهد با اين کار متوجه ميشويد که چقدر قصه گفتن براي کودک نشاط آور خواهد بود والدين به هيچ وجه نبايد قصه گفتن را مانند يک رفتار ساده بدانند.
اين هنر نياز به تمرين و تکرار دارد بايد با صبر و حوصله براي فرزندتان قصه بگوييد. قصه گو بهتر است قبل از اينکه داستان را براي کودک خود بخواند تمام داستان را از قبل خوانده و مرور کرده باشد. کودک به قصه توجه ميکند و معني مفهوم و نتيجه آن را به ذهنش مي سپارد و قصه را تجزيه و تحليل مي کند پس بايد در انتخاب داستان وسواس به خرج دهيد.
آيا ميدانيد ويژگي هاي يک داستان کودکانه براي خواب چيست؟
1- در هر داستاني يک ماجرايي اتفاق مي افتد که بعضي از نقاط آن مجهول است و مي توانند حس کنجکاوي کودکان را فعال کند يک داستان خوب براي خواب بايد حتماً نقاط مجهول داشته باشد.
2- پيوستگي داستان کودکانه براي خواب بسيار مهم است اين کار باعث مي شود که کودک سرگرم شود و ذهن او نيز منظم شود پس قصه را به صورت پشت سر هم و پيوسته براي کودکتان بخوانيد.
3-کودک با کمک قوه تخيل خود، خودش را جايگزين کاراکتر اصلي داستان کودکانه مي کند و بعد از اين قضيه کودک بسيار شادمان مي شود و از شنيدن قصه لذت مي برد.
4- با خواندن داستان کودکانه خواب و بازگو کردن آن قدرت تکلم کودک افزايش مي يابد و دايره لغات او نيز افزايش مييابد حتي با گوش دادن به داستان کودکانه براي خواب صوتي نيز قوه شنيداري او را تقويت مي کند.
5-با گوش دادن به داستان هاي کودکانه براي خواب کودک با مشکلات و مسائل زندگي تا حدي آشنايي پيدا مي کند و مهارت اجتماعي بيشتري کسب مي کند.
هميشه فاصلهاي بين قدرت خواندن و شنيدن تا قدرت درک کردن وجود دارد با قصه اين فاصله از بين مي رود.
کودکاني که در دوره پيش دبستاني ، داستانهاي کودکانه براي خواب گوش دادهاند و صداها و کلمات و معني انها را ياد گرفته اند در دوره دبستان در مدرسه با برخورد کردن با کلمات به صورت نوشتاري، آن کلمات و معني آن ها را سريعتر ياد مي گيرند چون با شکل شنيداري آن از قبل آشنا بودند
نقش کودکان دبستاني در فرايند قصه گويي
در برنامه هاي قصه گويي مخاطبان مي توانند در قصه اعتراض کنند و يا دخالت انجام دهند و قصه گو را به خودشون نزديک تر ببينند و به خودشان اين اجازه را مي دهند که وسط صحبت قصه گو صحبت کنند، و اگر سوالي با شنيدن اين قصه به ذهنشان رسيد را مطرح کنند، يا اگر سوالي دارند بپرسند چون ممکن است که در طي داستان جايي را متوجه نشوند.
عموما بچه ها قصه هاي تکراري را دوست دارند حرفهاي که برايشان جذاب باشد را دوست دارند بارها و بارها گوش کنند و اما اين کار واقعاً عالي است. دوباره تکرار کردن قصه هايي که بچه ها دوست دارند مهمترين تمرين در بالا بردن قدرت بيان و تکلم بچهها است کودکان حتماً از شنيدن داستان کودکانه براي خواب لذت مي برند زيرا با يک دنيا ناشناخته و عجيب و غريب آشنا مي شوند.
دنياي قصه ها دنيايي مخصوص کودک شما
با شنيدن اين داستان در دنياي داستان بازي مي کند. با قصه مي خوابد، بيدار مي شود و زندگي مي کند.
حتي بچه هاي بيش فعال و بازيگوش نيز با شنيدن قصه به مرور زمان آرام تر خواهد شد. قصه ها
گاهي اوقات والدين از استرس و اضطراب کودکان خود صحبت مي کنند قصه درماني تاثير شگرفي در کاهش اضطراب و بهبود عادات خواب کودکان مي شود در يک تحقيق تاثير قصه درماني در کودکان مبتلا به سرطان که تحت شيمي درماني بودند کودکان 7 تا 10 ساله مبتلا به سرطان در سال 1394 در مرکز طبي کودکان مورد آزمايش قرار گرفتند براي هر گروه 12 نفر انتخاب شد بعد از مدتي با مقايسه عادات خواب مشخص شد که متغيرهاي اضطراب به صورت چشمگيري پايين آمده، قصه درماني بسيار موثر بوده پس روانشناسان توصيه ميکنند در کنار هر درماني از درمان اثر بخش روان درماني استفاده کنند. به خصوص در کودکان بيمار مثلاً کودکاني که در برابر خوابيدن مقاومت مي کنند، يا بيداري شبانه دارند، يا اختلالات تنفسي هنگام خواب دارند و طول مدت زمان خواب و نامناسب دارند هنگام خواب خرخر مي کنند و يا راه مي روند و يا کابوس هاي شبانه دارند و يا بيماري هاي جسمي دارند که خواب آنها را مختل مي کند . قصهگويي به آرام کردن کودک کمک مي کند حتي اگر مشکل جسمي داشته باشد و تحت درمان باشد.
محققان ازمايشي را که براي اثبات تاثير داستان کودکانه براي خواب کودکان روي کودکان انجام دادند.
روي کودکان پناهنده که از پيامد رواني و اجتماعي جنگ آسيب ديده بودند و از اين فنون قصه براي مشاوره با سازمان ها و ارگان ها نيز استفاده کردند و مشخص شد که داستان کودکانه براي خواب کاهش بسيار زيادي بر روي نااميدي هاي بيماران روان پريش دارد.
داستان هاي بسياري را مورد آزمايش قرار دادند ولي داستان هاي آموزشي قوي ترين اثر را داشتند حتي بر روي نوجوانان مبتلا به اوتيسم نيز قصه درماني موجب رشد رواني و اجتماعي آنها شد روي کودکاني که مشکلات گفتاري داشتند نيز بهطور شگرفي ارتباط کلامي آنها را افزايش داد و باعث تحريک احساسات مثبت در آنها شد حتي در تهران نيز قصه درماني کاهش شگرفي بر اضطراب کودکان عقب مانده ذهني داشته است.
براي شنيدن
درباره این سایت